درود به تمام عزیزان !!

اول از همه به نام سرچشمه بودن

 همون طور که از اسم وب معلومه اینجا قاطی پاتیه ..

هرچی دلت میخواد پیدا میکنی ...

و همون طور که در «درباره» گفتم اکثر پست ها نظر شخصیم نیست

و

برای رضایت شماست !!

قانون خاصیم نداریم !!

نظر که اگر دلت خواست بزار تا انگیزه بگیرم ..

سرتو درد نیارم .. خلاصه برو و تو وب خوش باش !!!

ارادت تیر ماهی

♥یه روز میاد که من و تو یه نی نی داریم،کوچولوی کوچولو...

♥اونقدر که بلد نیست راه بره...

♥پوشک می پوشه...

♥چهار دست وپا راه میره...

♥دستاشو میگیریم تا یکم واسه اما میوفته...

♥دیگه خسته میشی ،دراز میکشی و بغلش میکنی و داد میزنی :عسل بابا کیه؟؟؟!

♥اما اون نمیتونه حرف بزنه...

♥گنگ بهت خیره میشه...

♥می گی : بهت گفتم عسل بابا کیه توله من؟؟؟!

♥منم شاهد این لحظه هام...

♥اما یه روز میاد دوسالش میشه ،یکم حرف میزنه...

♥لباسامو میپوشه و میگه:بابایی خوشگل شدم؟؟؟!

♥می گی :بزغاله اینا که لباسای خانوم منه...

♥میگه :بهش نگیاااا،من این لباسارو پوشیدم تا باهات ازدواج کنم...

♥یهو من میگم :نه خیر قبول نیست...این شوهر منه...عشق منه...مال منه...

کسی حق نداره باهاش ازدواج کنه...

♥تو می گی:عیب نداره این توله میشه هوووت...قبوله؟؟؟!

♥منو نی نی هم جیغ میکشیم ،قبوله ،و محکم بغلت میکنیم...

♥مطمئنم می رسه اون روز...

♥من و تو بهترین مامان و بابا میشیم...

جا مانده ام..

ازخود.. از زندگی..

جامانده ام..

از قافله ی روزگار ..

از همه..

حس بدی است..

جا ماندن..

خسته ات میکند..

گاهی قید دنیا را میزنی..

گاهی که به فکر می روی..

انگار دیگر چاره ای نیس..

راهی ندارد..

دیگر بیخیال میشوی..

پزر مهمان ماه عسل..!!

ادامه عکس ها در ادامه مطلب..!!

سکوتم را دست کم نگیر

یا واقعا دیگر برایم اهمیت نداری

یا باوجود خرد شدنم

اینگونه وانمود میکنم که

هیچ اتفاقی نیفتاده است




اما این را هم بدان

روزی تاوان تمامی گناهانت را

پس خواهی داد

--

دلـــ مــن نازُکـــ است یــا چشمان تــو تیــــــز

هَـر گــاه نگــاه بہ تــو میــدوزَم

بنــدِ دلم پــاره مے شَود 

دست های تو

تمام دنیای من است

و من همین حالا

تمام دنیا را توی دست هایم دارم

من دیگر هرگز

دلتنگ اشک هایم نخواهم شد

تو مثل باد

تمام قاصدک هایم را

که به شاخه درخت گیر کرده بود

رها کردی